این مقاله را قبلا در وبلاگ دیگرم نبشته ام وچون میداتنم عده ئی بسیار آن را نخوانده ا ند مجددا در این وبلاگ با ویرایشی بیشتر بعرض بازدید کنند گان عزیز این وبلاگ میگذارم


من نه مورخ هستم ونه مبلغ دین و مذهب مردم

بلکه در تحقیق و سیره دین ومذهب تاریخی ملت ایران

از پیدایش طریقه آدم شدن در قالب های گو ناگون انسانی تا به امروزقلم میزنم و

این کار من از مجرای تفنن وسرگرمی خودم ودیگران نمی باشد بلکه از مجرای ماٌموریتی میباشد که خداوند متعال بر عهده هر انسان متفکری باشکال گوناگون گذارده است که در عرصه زندگی بایستی رسالت خودرابه انجام رساند واین رسالتها بصور گوناگون از حرفه های مختلف زندگی کردن سر چشمه دارد که باید بگوید یا بنویسد ویا به طرق ممکن در خدمت جامعه ودست آ خر در خدمت تمام جوامع بشری قرار دهد


واینجانب بقول معروف با هزارو یک دلیل  از این طریق رسالت خودم را شروع کرده ام وتا زمانیکه در این نشعه از زندگی هستم در اجرای این رسالت قلم خواهم زد

حافظ وظیفه تو دعا گفتن است و بس          در بند آن مباش که نشنید یا شنید

با این مقدمه فر یاد برمیدارم ای انسانها ئیکه امروز خودرا مسلمان میدانید با خبر با شید بقول معروف

هر گز نرسی به کعبه ای اعرا بی        این ره که تو میروی به تر کستان است

قلم من که از سخنان درون م  بر صفحه اینتر نت نقش میبندد مطالبی نمی باشد که

در حوزه ها ومکاتب ومدارس وغیره و غیره یاد گرفته باشم بلکه

بعضی افراد چون من اطلاعات مان دست بدست سینه بسینه از اجداد وپداران مان بما رسیده است

که یکی از آنها اینجانب هستم که 19 پشت با قوام الدین صادق المرعشی فرزند ظهیر الدین داماد وجانشین شیخ حسن جوری قا عد سر بداران خراسان فا صله دارم وآن بزر گوار حدود هفده هجده نسل با امام سجاد نوه علی  مر تضی فاصله داشته وتمامی بزرگان بر خواسته از این بزرگواران من جمیبع جهات هم مقام عظمی رو حانیت داشته اند وهم امیری بوده اند در مشاغل گونا گون زندگی واین اخبار تاریخی عنوانش کعب الا خبار یاخانه اخبار است که صحت آن بر هر عقل صاحب و جدان وخردی پو شیده نیست


لذا با توجه باین مطالب فر یاد بر می آورم که ای مسلمانان ایرانی این دین ومذهبی را که امروز بنام اسلام

عمل میکنید فرسنگها با حقایق اسلام فا صله دارد وبه   بی راهه میروید

مانده ام معطل که از کجا شروع نمایم که باعث طول کلام وخستگی شما نشود که این نکته به ذهنم رسید از

اینجا شروع کنم که در اسلام میفرماید کاسب حبیب خدا میباشد

این مطلب در وازه شهر بزرگ فهم وشعور انسانیت است زیرا

دراین شهر کاسب عنوان  صنوف بیشماری میبا شد.. از کسب مال گرفته تا کسب دانش وفن وشعورو مقام های بلند درجوا مع میباشد..وهر مسلمانی  که این کونه کسب ها را فقط برای خودش واعوان وانصار خود بخواهد برادر وهمراه شیطان نفس خودش میباشد؟ ونه تنها بدعت بر اسلام نهاده بلکه خیانت در کلام


خداوندمکتوب شده در قر آن  کریم نموده است

در کجای قر آن واسلام آمده است که تو خریدو فروش وجمع آوری مال وثروت راکسب مطلق میدانی که با هزاران حیله ونیرنگ مردم را می چاپی وازاین راه خمس و زکات میدهی که غرفه های متعدد در باغ بهشت برای خودت کاسبی کنی ومیگوئی الکاسب و فی حبیب الله فرق نمیکند این کاسبی از چه دکانی شروع گردد از راه جاه ومقام اجتماعی گرفته تا دکه داری در بازارها وکو چه ها ومحله ها کاسبی از راه ظلم گرا ئی یا اشسرافیت وسوء استفاده از خدمات مردمی که باشکال گو ناگون بر عهده گرفته ای

بقول سعدی اگر چون تیشه نجاری همه را بسوی خود میتراشی دیوی لعنت شده از طر ف خدا وند متعال هستی واگرمانند اره چیزی سوی خود میکشی وچیزی برای مردم میگذاری انسانی هستی که به مقام آد میت راه یافته ئی و بتو تبریک عرض مینمایم

وسعدی در نصیحت های عارفانه اش سروده            چون تیشه مباش و جمله زی خود متراش

تعلیم ز اره گیر در عقل معاش * چیزی سوی خود میکش و چیزی می پاش


ای مسلمانانی که مذاهب شیعه گری یا سنت گرائی داریدبخدا وند سوگند عملی که امروز بنام اسلام    بجامی   آ ورید شما که اهل سنت هستید بدانید عمل امروز شما تقلید از اعمال و بدعت های نهاده شده توسط

بنی امیه وبنی عباس است همان شخصی که نامش در تاریخ   ابو صفیان نبشته شده است که   از بعثت رسول الله تا فتح مکه باا و جنگید ومسلمانان را چون گندم های کشت شده درو کرد محمد وصحابه اش را در شیب ابوطالب زندانی نمود وگرسنگی و تحریم گر سنه نگاه داشتن مردم را در جهان پایه گذاری نمود؟؟


در جنگ احد دندان پیامبر را شکست ودر مکه خا کستر گرم بر روی مبارکش پاشید و پهلوی حمزه عموی با شرفش را شکا فتند وجگرش را به دندان خا ئیدند وعباس عموی پیا مبرنا برده از عقل وخرد دراین مدت یار غار ابوسفیان ویارانش بود در تمام بزم هایش از هر قبیل شرکت داشت


ومیدانید واکر نمیدانید بدانید این چهار نفر یعنی ابوسفیان وعباس وعمرو عاص وخالد ابن ولید در فتح مکه بدو دلیل متقن مسلمان ظاهری شدند  یکی از ترس نا بودی کامل دوم بعشق سوء استفاده از راٌ فت پیامبر واستفاده از مقام اشرا فیت میان اعراب بتوانند یک امپرا طوری عربی برای چا پیدن انسان های مظلوم پایه گذاری کنندو پیامبر اکرم وا قعا بطور کامل مسلمان وارسته ئی بود که رسا لتش را به بهترین شکلی بانجام رسا نید او نمیتوانست مانند مسلمانان امروزی مردم مسلمان را خودی وغیر خود بخواند هرکس که

بوحدانیت خدا ورسالت او ولو به زبان اقرار کرد اورا مسلمان خواند

نهایت اینکه چون از آ ینده خبر داشت وطبیعت های انسان را میدانست که بعد از او چه اتفاق     خوا هد افتاد


سفر آخر خودرا به مکه حجت الوداع نام نهاد یعنی در آن روز حرف هائی زد ونصیحت ها ئی کرد که در   آینده بر تمام مسلما نان جهان حجت رسالت خودرا با تمام رسانیده باشد که مسلمانان نگو یند که ما نا دانسته به منجلاب ضلالت افتادیم

در این روز پیامبر فرمودامروز دین شمارا تکمیل میکنم

بدینصورت که بعد خود دو یادگار در میان شما میگذارم اول قر آن کریم است که مکتوب است دوم عترت خودم علی مرتضی را در میان شما میگذارم که حامل قر آن است که اگر من شهر فهم وشعور قرآن هستم

علی درب ورودی بدین شهر است

وبعدا به علی فرمود یاعلی بعد من نوکیسه های مسلمان شده بازور جنگ وشمشیر نصمیم خواهند گرفت از اسلام یک امپرا توری برای غارت بندگان خدا درست کنند وتو وفرزندانت باید با علم ودانش خود مردم جهان را آگاه کنی هیچ دین الهی مخصو صا اسلام دین حکومت کردن بر مردم نیست دین اسلام هدایت مردم را

بطرف رستگاری وفلاح میخواند وسلام

 واین مردم هستند که باید صاحب امری را انتخاب کنند که مطیع خدا ومطیع رسول خدا باشند تا اینطور است وظیفه مسلمانان اطا عت از آنها میباشد


وظیفه صاحب امر این است که مردم با او بیعت کرده باشند نه اشراف صاحب قدرت ومکنت ودیگر اینکه حکومت دروغ گوی سیاس نباشد چون دروغ گوی سیاس نمیتواند راست بگوید که نداریم ونمیدانیم باید دروغ بگوید که داریم ومیدا نیم

پس حکومت از آن مردم است که جمهورشان کار گذاران خودرا انتخاب میکنند ودر کارشان نظارت میکنند

وچون جمهور مردم هستند ترس از نداشتن ونمیدانیم ندارند وبخود دروغ نمیگویند  چون در میان مردم دا نا یان و  صا حبان حرف ومکنت زیا دندوحتما بفلاح ورستگاری خواهند رسید

اینجانب این بحث را در اینجا خاتمه میدهم وفریاد میزنم ای ایرانیان مسلمان پیرو علی مرتضی وفرزندان معصومش چرا هفتادو ملت شده اید؟؟ که حافظ قر آن کریم فریار بزند

جنگ هفتاد دو ملت همه را عذر بنه* چون ندیدند حقیقت ره افسانه زدند

یا آن یکی دیگر  بگوید

هفتاد و دوملتند در دین کم و بیش     مقصود تو ئی بهانه بردار از پیش

بخدا سوگند وبقر آنش ورسول گرامیش  وعلی مر تضی یش سوگند نه محمد ونه علی ونه اولادش هرگز نااهلان را در نیرو های خود نگماردند که اگر مسلمانی ولو بناحق خواستار حقی شد اورا مورد شتم و ضرب قر ار دهند وشکنجه کنند


این اعمال نا پسند فقط زاده نظامهای بنی امیه وبنی عباس بوده که بعد پیامبر این بدعت های نامردمی را بنیاد گذاردند که متاسفانه مورد استفاده حکومت ها قرار گرفته وقرن ها میبا شد که ادامه دارد وبدینوسیله آب به آسیاب دشمن ریخته شده ویک میلیارد مسلمان جهان

بدینوسیله در دام سیهو نیسم مکار افتاده اند

چرا اینطور است چرایش را در همین مقاله تحت عنوان ویرایش هاادامه میدهم که اگرتوفیق زنده ماندن در میان شمارا دا شته با شم

جاوید ملت ایران ایرا نیان مسلمانی که که مردم را به رفاقت وبرابری وعاری از ظلم وستم میخواهند

اکنون یک نگاه به تاریخ امریکا اندازید

این کشورهای کوچک و بزرگ در قاره امریکاکه ز نظر تاریخی حدود چهار قرن است که کشف شده در حالیکه در قرن ها قبل آسیا واروپا وافریقا بصورت نصبی بهم متصل بود در نتیجه سقوط سنگهای آسمانی قسمتی از زمین بزیر آب رفت چون تروا و سمت دیگر چون امریکا

ازشرق  چین وژاپن جدا گشت واقیانوس اطلس میانش حا ئل گردید

وچون این بحث مفصل وحا ئز اهمیت است وممکن است خوتاننده خسته شود

بقیه مطلب را در پست دوم این مقاله خواهم نبشت

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد